سفارش تبلیغ
صبا ویژن

معماری ارگانیک

معماری ارگانیک

بینش معماری ارگانیک ریشه در فلسفه رمانتیک دارد.رمانتیسم یک جنبش فلسفی هنری و ادبی در اواخر قرن ?? و ?? میلادی در شمال غربی اروپا بودکه به سایر نقاط اروپا و آمریکا سرایت کرد. این جنبش واکنشی در مقابل خرد گرایی عقل مدرن بود. رمانتیک ها همانند پیروان تفکر کلاسیک به ذهن انسان اعتقاد داشتند. ولی رمانتیک ها به آن بخش از ذهنتوجه داشتند که بیشتر در باره احساس وعواطف بود.درصورتی که برای فلاسفه کلاسیک عقل و منطق اهمیت داشت.

نکته حائز اهمیت این که اکثر فلاسفه رمانتیک شاعر بودند و به تجلیل از طبیعت عواطف وتخیل می پرداختنددر حالی که اکثر فلاسفه کلاسیک ریاضیدان بودند. برای نطریه پردازان قرن نوزدهم آمریکا که به دنبال زیبایی مدرن بودند طبیعت تنها فلسفه صحیح تلقی می شدهنرمند می بایست ترکیبی می ساخت که به موازات طبیعت باشد و پروسه حیات و رشد و توسعه را به صورتی انتزاعی نشان دهد.

رالف والدو امرسون نویسنده شاعر و کشیش آمریکایی هنرمندان را تشویق می کرد که از طبیعت الهام بگیرند.وی هنرمندان را برای یافتن رابطه بین فرم و عملکرد  در طبیعت هدایت می کرد او می نویسد :طبیعت سیستمی از فرم ها و روش های به وجود آوردن را خلق می کند که مستقیما قابل تطبیق در هنر است. همچنین ویوله لودوک معمار معروف فرانسوی معماران را ترغیب می کرد که قوانین طبیعی خلقت را به کار گیرند همانند مجسمه سازان قرون وسطی که گیاهان و حیوانات را مطالعه می کردند تا بفهمند که چگونه فرم های آنها یک عملکردی را نشان می دهند و یا خود را با خصوصیات ارگانیسم تطبیق می دهند.

معماری ارگانیک در آمریکا در قرن ?? توسط فرانک فرنس و لویی سالیوان شکل گرفت.اوج شکوفایی این نظریه را می توان در نیمه اول قرن بیستم درنوشتارها وطرح های فرانک لوید رایت مشاهده کرد. به اعتقاد فرانک فرنس بر اساس نظریه ارگانیک همه فرمها طبیعی پویا هستند.نیروها وفشارهایی که در ساختار یک حیوان دخیل هستند کشش ماهیچه ها و مفاصل هنگامی که موجود حرکت می کند طرح  رشد و گسترش که در فرم گیاهان و صدف ها دیده می شود تصویری از یک شکل زنده است.اگر یک کار هنری بخواهد بیان کننده باشد باید به صورت ارگانیک ساخته شود.اجزا آن نمی توانند به صورت بخش های مجزا باشند بلکه آنها باید در یک سیستم پویا و شکل پذیر در یکدیگر ادغام شده باشند بیان در معماری باید در حل کردن نیروهای فیزیکی که در یک کالبد ارگانیک عمل می کند صورت می گیرد. سالیوان از پایه گذاران مکتب شیکاگو ومعماری مدرن درآمریکا بود وی اعتقاد بسیار زیادی به فرم های طبیعی و سبک ارگانیک داشت.سالیوان به روشی معتقد بود که مشابه پروسه به وجود آوردن در طبیعت بود.او برای اولین بار اصطلاح فرم تابع عملکرد را بیان نمود.یعنی سالیوان فرم تابع عملکرد را در پروسه رشد و حرکت طبیعی می دید.

سالیوان در مورد مصالح می گفت :سنگ و ملات در ساختمان ارگانیک زنده می شود.موضوعی که فرانک لوید رایت شاگرد وی بهتر از هر معمار معاصر دیگری آن را در ساختمان هایش نشان داده است. رایت اگر چه با تکنولوژی مدرن مخالفتی نداشت ولی وی آن را به عنوان غایت و هدف تلقی نمی نمود.به اعتقاد رایت تکنولوژی وسیله ای است برای رسیدن به یک معماری والاترکه از نظر وی همانا معماری ارگانیک بود.

رایت در ?? مه ???? در تلیسین معماری ارگانیک را در نه عبارت ذیل تعریف کرد:

?- طبیعت: فقط شامل محیط خارج مانند ابرها درختان و حیوانات نمی شود بلکه شامل داخل بنا و اجزا و مصالح آن می باشد.

?- ارگانیک: به معنای همگونی و تلفیق اجزا نسبت به کل وکل نسبت به اجزا است.

?- شکل تابع عملکرد:عملکرد صرف صحیح نمی باشد بلکه تلفیق فرم و عملکرد و استفاده از ابداع وقدرت تفکر انسان در رابطه با عملکرد ضروری است.فرم و عملکرد یکی هستند.

?- لطافت:تفکر و تخیل انسان باید مصالح وسازه سخت ساختمان را به صورت فرم های دلپذیر و انسانی شکل دهد.همان گونه که پوشش درخت و گل بوته ها شاخه های آنها را تکمیل می کند.مکانیک ساختمان باید در اختیار انسان باشد و نه بالعکس.

?- سنت: تبعیت و نه تقلید از سنت اساس تفکر معماری ارگانیک است.

?- تزئینات: بخش جدائی ناپذیر از معماری است.رابطه تزئینات به معماری همانند گل ها به شاخه های بوته می باشد.

?- روح: روح چیزی نیست که به ساختمان القا شود بلکه باید در درون آن وجود داشته باشد و از داخل به خارج گسترش یابد.

?- بعد سوم: بر خلاف اعتقاد عمومی بعد سوم عرض نیست بلکه ضخامت و عمق است.

?- فضا: عنصری است که دائما باید در حال گسترش باشد.فضا یک شالوده پنهانی است که تمام ریتم های ساختمان باید از آن منبعث شود و در آن جریان داشته باشد.

شاهکار معماری فرانک لوید رایت ونظریه ارگانیک را می توان در خانه آبشار در ایالت پنسیلوانیا در آمریکا دید.موارد طراحی و اجرایی را که رایت برای این خانه ویلایی در نظر گرفته بود می توان درهشت مورد زیر اشاره کرد.

?- حداقل دخالت در محیط طبیعی

?- تلفیق حجم ساختمان با محیط طبیعی به گونه ای که هر یک مکمل دیگری باشد.

?-ایجاد فضاهای بین ساختمان و محیط طبیعی

?- تلفیق فضای داخل با خارج

?- نصب پنجره های سرتاسری و از بین بردن گوشه های اتاق

?- استفاده از مصالح محیط طبیعی مانند صخره ها و گیاهان چه در داخل بنا چه در خارج بنا

?- نمایش مصالح به همان گونه که هست چه سنگ چه چوب و یا آجر

?- استمرار نمایش مصالح از داخل به بنا

از نظر رایت ارگانیک یعنی تلفیق شدن کل مجموعه و در مورد ساختمان ارگانیک معتقد بود: ساخته شده توسط افراد از درون زمین با تمهیداتی که خود در نظرمی گیرند و با توجه به زمان مکان محیط و هدف. از جمله معماران مطرح این سبک در آمریکا در حال حاضر فی جونز است.هرچند معماری ارگانیک بر خلاف کارهای میس و کوربوزیه صورتی جهانی به خود نگرفت ولی با این حال پیروانی در سایر کشورها پیدا کرد.در اروپا می توان از هوگوهرینگ و هانز شارونآلمانی آلوار آلتو فنلاندی وگروه دیستیل در هلند نام برد.در ایران هم می توان در کارهای مهندس هوشنگ سیحون – مهندس پاسبان – مهندس مهرداد ایروانیان نمونه هایی ازاصول طراحی معماری ارگانیک را مشاهده کرد.

ارتباط معماری با ارگانیسم های طبیعی به طور موثر به ? مورد محدود میشود:

?- رابطه ی ارگانیسم ها با محیط خود

?-وابستگی بین ارگانها با یکدیگر

?- رابطه ی بین فرم و عملکرد

?- اصل حیات

رابطه ی ارگانیسم با محیط خود و قیاس آن با معماری

فون هامبولت معتقد است که گیاهان را نباید با توجه به ویژگی های ذاتی طبقه بندی کرد بلکه بر اساس محیط و اقلیم پرورش آن را باید بررسی کرد که در این زمینه بسیار شبیه معماری است. به این ترتیب که معماتری را باید با توجه به موقعیت منطقه ای بررسی کرد نه نوع عملکرد آن ویژگی های محیطی درفرم تاثیر مستقیم دارد به عنوان مثال معابد یونان با معابد ژاپن تقریبا دارای یک نوع عملکرد ولی ساختار و فرم کاملا متفاوتی دارند.

وابستگی بین ارگانها و رابطه ی آن ها با یکدیگر شاید بتوان آن را به مثابه ارتباط بین بخش های مختلف یک ساختمان توجیه کرد به نظر ویکدو  ازیر بخش های یک ساختمان را به مثابه دندان های یک حیوان تشبیه کرده است که گویای نوع خاصی از ساختار زنده و روند هضم می باشد و منطبق بر نحوه ی زندگی او شکل یافته و دقیقا هر قسمت تکمیل کننده ی قسمت دیگر است بخشها و ارتباطات بین بخشها بیانگر نوع عملکرد یک بنا می باشد .

رابطه ی بین فرم و عملکرد

مهمترین واقعیت مهم زیست شناسانه ای که در ارتباط با معماری قابل قیاس مینماید مقوله ی ارتباط فرم با عملکرد را شامل می شود . نظریه ای که گویای تبعیت فرم از عملکرد است به شدت توسط آن دسته که به تبعیت عملکرد از فرم معتقد بودند مورد اعتراف قرار میگیرد و هیچ کس ارتباط بین فرم و عملکرد را انکار نمیکرد از لحاظ قیاس عملکردی رابطه ی بین فرم و عملکرد به مثابه ضرورتی برای زیبا بودن قلمداد می شود. همانگونه که به لحاظ قیاس زیست شناسانه این رابطه به معنی داشتن حیات است.

بودلر در سال ???? گفت : زیست شناسان بهترین کسانی هستند که میدانند بین فرم و عملکرد چه ارتباط تحسین بر انگیزی است و بسته به موقعیت و نوع عملکرد هر حیوان ، ارگانیسم اعضا و فرم آن ارگانیسم تغییر می کند. به نظر فرانک لوید رایت معماری ارگانیک به معنی معماری زنده است معماری که درآن هر گونه فرم بی خاصیت همانند بخشی از روند رشد یک موجود از سیستم حذف می شود و معماری در آن هر عنصر و هر جزئی از عناصر در ارتباط با وظیفه ای که بایستی به انجام برسانند شکل می گیرد .

سر دبیر یکی از مجلات معماری در سال ???? گفته بود که ما این معماری را معماری ارگانیک مینامیم زیرا این معماری در ارتباط با مکاتب تاریخی والتقاطی حاوی همان رابطه ایست که زندگی سازمان یافته ی حیوانات و گیاهان با موجودیت سازمان نیافته ی زمین و محیطی که جهان را شکل داده است بر قرار نموده است .

در آخر اینکه معماری دیگر بهانه ای برای فراموشی همجواری خود با دیگر عناصر موجود در دست ندارد ولی از طرف دیگر با پذیرش کلی فلسفه ی عملکرد گرایی دیگر نیازی به ارتکاب به آنچه که در دوران معماری انقلابی که بی توجهی به نیازمندی های کاربردی و منطق ساختاری و توجه به ایده های فرمال به گونه ای اسف بار و اهانت آمیز هنر خوانده میشد وجود ندارد . وقتی چنین ساختمان هایی در شهرهای ما پهلوی هم گذاشته میشوند مصداقی مسرت بخش از پی ریزی شایستگیها و  مناسب بودن جلوه گر میشود ولی در عین حال حاوی پیام هشدار دهنده نیز هستند وآن اینکه در معماری ضرورتا تنها شایستگی و  مناسب بودن نیست که بقا را تضمین می کند .

قیاس مکانیکی

از جمله قیاس هایی که اهمیت زیاد دارد قیاس بین ساختمان و  ماشین مکانیکی به لحاظ تاریخی حتی میتوان گفت که این قیاس برتری و ارجحیت خاصی دارد بخصوص زمانیکه ما حاوی بودن یک عملکرد را به مثابه یک نظریه یی بنیادی در وجود زیبایی مد نظر داشته باشیم. در اوایل قرن نوزدهم هنری میلن -ادواردز سعی کرد به ویژگیهای ارگانیک فرمها از طریق بررسی انها به مثابه یک ماشین دست یابد .

امروزه با قیاس های مکانیکی عمدتا به واسطه ی نظریات لوکوربوزیه که در کتابی با عنوان به سوی یک معماری جدید منتشر شده است و آنچه که او نمایانده است حاوی یک پیشینه ی متمایز و طولانی است و  نام لوکوربوزیهن غالبا با کلمه ی عملکرد گرایی تشخص یافته و خانه را یک نوع ماشین فرض می کند .

فردریک اچلر به عنوان مقدمه در ترجمه ی انگلیسی کتاب لوکوربوزیه نوشت در مهندسی مکانیکی مدرنو فرمهاد عمدتا در ارتباط با عملکردشان توسعه می یابند بدین لحاظ طراح یا مخترع شاید حتی کوچکترین توجهات خود را به اینکه در نهایت فرمهایی که طرح می کند چگونه خواهد بود معطوف نمی دارد و از آنجایی که او دارای یک غریزه ی طبیعی نا خود آگاه خواهان نظم می باشند و برای اچلر اصالت مندرجات کتابهای لوکوربوزیه این بود که خواننده را وادار می ساخت که به پارتنون یا سن پیترو یا رم به گونه ای نگاه کند که به یک اتوموبیل خیره می شود چنانچه این ساختمان ها با توجه به خصوصیات عملکردی و تجسمی آنها مورد مطالعه قرار گیرند با ظاهری کاملا نوین جلوه خواهند کرد .

تردیدی نیست که شعار لوکوربوزیه مبمنی بر اینکه یک خانه ماشینی است برای زندگی کردن در تاثیری بسیار قویی و تعیین کننده ای برتمایل طبیعی قرن بیستم گذاشته باشد . در قیاس مکانیکی یکی از فاجعه آمیز ترین نتایج حاصله از این قیاس ضروری است که ذکر شود و آن این واقعیت است که با ساختمان غالبا به عنوان موجودات یا اشیا تنها ومنزوی رفتار میشود که به گونه ای اختیاری در محوطه یا نقطه ای از شهر استقرار یافته است نه به عنوان بخشی از محیط که در آن جایگزین شده است.

در قیاس مکانیکی به گونه ای نا خواسته و ندانسته بر نقطه نظری کاملا متضاد تکیه زده میشود کشتی ها هواپیماها ، اتومبیل ها برای مکان جغرافی دقیق و خواصی طراحی نشده و با نقطه نظر ضرورت وجود ارتباط فضایی بین آنهاد طراحی نمیشوند و این نحوه ی بر خورد است که منجر به افزایش تمایل به طراحی ساختمان به صورت منفک و مجرب به مثابه موجودی تنها در فضا شده است.


ریتم در معماری

ریتم در معماری 

   

ریتم به تکرار منظم یا هماهنگ خطوط، اشکال، فرمها یا رنگها گفته می شود، و شامل نظریه بنیادی تکرار است که به عنوان تدبیری برای سازماندهی فرم ها و فضاها در معماری محسوب می شود. تقریبا تمامی انواع بناها از اجزائی تشکیل شده اند که بالطبع تکرار می گردند. تیرها و ستونها تکرار می شوند تا دهنه های تکراری سازه و مدول های فضا را تشکیل دهند. درها و پنجره ها به طور مکرر سطح بنا را سوراخ می کنند تا ورودی نور، هوا، مناظر و مردم را به ان میسر سازند. تکرار فضا ها اغلب برای تامین نیاز های عملکردی مکرر یا مشابه در برنامه ی بنا حاصل می شود.

 

 

ساده ترین شکل تکرار نوع خطی ان است که از اجزای زیادی تشکیل می شود در هر حال برای این که اجزا به طریقه ی تکرار دسته بندی شوند لازم نیست کاملا مشابه باشند انها ممکن است دارای یک خصیصه مشترک یا یک مخرج مشترک باشند ودر عین حال که تک تک منحصر به فرد هستند متعلق به یک خانواده باشند
خصوصیات فیزیکی که بر اساس انها فرم و فضا های معماری می توانند به طریقه تکرار سازماندهی شوند :
اندازه شکل خصو صیات جزییات

در هنر تجسمی ریتم معنایی تصویری دارد و عبارت است از تکرار تغییر و حرکت عناصر بصری در فضای تجسمی به عبارت دیگر تکرار منظم ومتوالی یک عنصر تصویری ضرب اهنگ بصری را بوجود می اورد.

   

به طور کلی ریتم چهار دسته ضرب اهنگ بصری را می توان نام برد:

  ?)تکرار یکنواخت: در این نوع ضرب اهنگ یک تصویر به طور یکنواخت و به صورت متوالی تکرار می شود
این ریتم باعث نوعی نوعی حرکت و عکس العمل خود به خودی شده وتوجه مخاطب را به دنبال خود هدایت می کند اما به واسطه عدم تنوع تاثیری منفی نیزدر پی دارد و پس از مدتی ملال اور و کسالت بار خواهد شد.

?) تکرار متناوب: در این ضرب اهنگ یک عنصر بصری تکرار می شود اما تکرار ان با تغییرات متنابی متنوع خواهد شد به طوری که در هر مخاطب همواره نوعی انتظار برای تکرار دارد

?) تکرار تکاملی: در این نوع ضرب اهنگ یک تصویر ویا یک عنصر بصری از یک مرتبه و حالت خاص شروع می شود و به تدریج با تغییراتی به وضعیت و یا حالتی تازه تر می رسد. به طوری که نوعی رشد وتکامل را در طول مسیر تغییرات خود دنبال می کند .مانند ماه

?)تکرار موجی: در این نوع ضرب اهنگ که عمدتا با استفاده از حرکت منحنی سطوح و خطوط به وجود می اید و از نوعی تناوب هم بر خوردار است نمونه کاملی از ضرب اهنگ تجسمی است .مانند شن های صحرا
ریتم وسکون
تعریف ریتم : به عنوان یک قاعده کلی ، بر اساس تکرار عناصر درفضا و زمان شکل می گیرد.
در معماری : ساده ترین نوع آن تکرار منظم عناصر معماری در امتداد یک خط مستقیم است.
سکون و توقف با مفهوم مکث در معماری جنبه ای کاربردی دارد. پاگرد پله ها ، میادین و گره های شهری از نمودهای کاربردی آن است. گاهی با ایجاد یک عامل یا عنصر در فضای معماری و جلب توجه بیننده ، عامل مکث و سکون را می توان به خوبی پدید آورد.


ریتم در طراحی


با بریدن چند قطعه مقوای متفاوت از لحاظ رنگ و اندازه مستطیل و مربع و مثلث،و ترکیب آنها در داخل کادر انواع ریتم ها را تجربه کنید.علاوه بر موارد فوق ،تجمع و تراکم اجزا نیز می توانند عاملی برای به وجود آوردن ریتم باشند.درختی که در طبیعت مشاهده می کنیم برگهای درهم و انبوهی دارد،لیکن نظم و ریتمی در تمام اجزا و در کل درخت حاکم است که از لحاظ زیبایی شناسی ،چشم را خسته نمی کند و تنوعات گوناگونی را از تمام ابعادی که تا کنون بررسی کردیم در نظر می آورد.اگر همین دیدگاه و هدف را در حین چیدن اجزای طبیعت بیجان در کنار یکدیگر حفظ کنیم ،می توانیم به ترکیب بندی خوب با ریتمی مناسب دست یابیم.

ریتم را می توان مکمل مبحث کادر و تعادل و توازن در یک اثر هنری دانست. چنانچه در حین طراحی به تمامی عوامل یاد شده یعنی ریتم،تعادل ،توازن توجه داشته باشید،می توانید نمونه های قابل توجهی از ترکیب بندی های آگاهانه را ارائه دهید.ترکیب بندی ،علاوه بر نظم میان اشیاء در طبیعت بیجان ،شامل نظم میان افراد یک یا چند نفر در یک کادر نیز می گردد .

 

معماری - ریتم - موسیقی

معماری مدرن میباشد. گمان میکنم این بطور حتم راز موسیقی است که ساختار عملکرد، هرچند که ما میگوییم ساختار و محتوی خیلی مشابه و همانند میباشد. محتوی مملو از احساسات و ساختار موسیقی خیلی بهم نزدیکند. بنابراین همیشه نوعی ارتباط عجیب بین معماری و موسیقی از ابتدا وجود داشته.”. “من به ساختمان نگاه نمیکنم. حتی یک نگاهم بهش نمی اندازم. به این دلیل که من واقعا برای یک ساختمان خاص موسیقی نمیسازم. این ایده است نه ساختمان واقعی که نتیجه شده آن است.

این ایده است که فضای معماری و موسیقی، به نوعی همدیگر را تکمیل میکنند.”.
“زمانیکه از من خواسته میشود چنین کاری انجام بدهم غافلگیر نمیشوم،
زیراکه سالهاست که با ان روبرو شده ام. من احساس و نظری دارم،
سعی نمیکنم برای فضا موسیقی بسازم؛ این کار تقریبا غیرممکن است.
ترجیحا خارج از یک احساس خویشاوندی با معمار موسیقی میسازم، به
زبان مشترک و روشی واقعی یا که با استراتژی مشابه و تقریبا با زبان
متفاوت کارمیکنیم؛ فکر میکنم روش بهتری برای ارائه دادنش خواهد
بود.”.

“زمانیکه با یک فیلمساز کار میکنم، به اصول و مواد بصیریش نگاه میکنم. موسیقی ساختار فیلم را جز به جز بیان میکند. ما نمیتوانیم بگوییم که موسیقی ساختار ساختمان را جز به جز بیان میکند. آمیزش با معماری با اینکه خیلی باشکوه و غنی است ولی خیلی تنگاتنگ نیست.”. “در خواست ساختن اهنگ برای موزه هنر میلواکی تلفنی انجام شد ومن هم قبول کردم. هیچ عکس و ترسیمی از آن ندیدم. خیلی ساده، آنها چیزی برایم نفرستادند.

این مورد اغلب اتفاق میافتد. قطعه ای برای موزه آلمان ساختم که هرگز ندیده بودمش تا زمانیکه به آنجا رفتم. من برای افتتاح موزه جدید در کلمبوس اوهایو، مرکز وکسنر طراحی شده توسط پیتر آیزنمن موسیقی ساختم. هیچ کسی برای من نقشه های آنجا را نفرستاد.” “من با ریچارد سرا کار میکنم. ما اتاقی را باهم ساخته بودیم جاییکه موسیقی و فضا مناسب همدیگر بودند، این یک پروژه خاص بود”

“مشکل اینجاست زمانیکه آنها به آهنگساز فکر میکنند که کار
تمام شده. فقط در زمانهایی که هنرمند در مراحل آغاز طراحی
بوده است من قادر به همکاری بوده ام مانند آنچه با ریچارد سرا
انجام داده ام. حالا من در این موقعیت مسخره هستم، جایی با
فرانک گهری. من فرانک را بخوبی میشناسم و تمایلش نسبت به
طراحی سالن اپرا، من قصد دارم در این سالن که او ساخته،
کاری اجرا کنم. من از
?? سال پیش اورا میشناسم، این خیلی
جالب توجه خواهد بود، ما می‌تونیم راجع به

آن صحبت کنیم. موضوع آزار دهنده این است که همکاری واقعی از زمانی آغاز شده است که آنها به آهنگساز فکر کرده اند و این خیلی دیر است.”. “من مایلم همکاری درست و از ابتدای طراحی با یک معمار داشته باشم و مایلم این کار به زودی را با فرانک، اگر بخواهد و یا شخص دیگری انجام دهم”.
فیلیپ گلاس
گوته:
گوته روزی گفته بود: « یک فیسلوف برجسته، از معماری به مثابة ” موسیقی منجمد ” سخن می گوید .ادعای او باعث شد بسیاری اظهار عدم رضایت کنند. به اعتقاد ما این اندیشه واقعاً زیبا را نمی توان بهتر از نامیدن معماری چونان موسیقی “خاموش ” بیان کرد» .
ریتم موجود در اپرای سیدنی

به هر حرکتی که از الگویی تکرار شونده از عناصر
یا نقوش به صورت منظم یا نا منظم تکرار شده باشد
ریتم گفته میشود. این ریتم میتواند ناشی از دید ما باشد
که به دنبال عناصر تکراری ترکیب می رود و یا
ناشی از جسم ما که به دنبال عبورکردن از یک توالی
فضائی است. ضمنا ریتم شامل نظریه بنیادی تکرار
هم میباشد که در معماری برای سازماندهی طبیعی

تکرار شوند هستند ساخته میشوند. نظریه تکرار تیرها و ستونها-دهانه های سازهای تکراری و

عناصر موجود در یک ریتم نا منظم بر طبق موارد زیر گروه بندی می شود. نزدیکی یا مجاورت انها نسبت به هم ویژگی های بصری مشترکی که انها نسبت به هم دارند. اصل تکرار برای سازمان دهی عناصر تکراری در یک ترکیب از هر دو مفهوم بصری که در بالا گفته شد استفاده می کند. در ساختمان اپرای سیدنی از این ویژگی معماری استفاده شده است و تکرار یکی از ویژگی های بارز این بنا

میباشد که { همانند موجهای دریایی توالی دارد.} در ساختمان اپرای سیدنی از توالی غلافها برای به وجود اوردن فضاها استفاده شده است.
طراح وطرح اپرای سیدنی
از میان
??? طرح ارائه شده برای ساختمان اپرای سیدنی طرح معمار دانمارکی ((جوئرن آتزن)) مورد تصویب قرار گرفت. جنبه های اقتصادی-خلاقیت وانقلابی بودن طرح موجب پیروز شدن طراح شد وهمین جنبه های طرح- ساختمان اپرای سیدنی را به یکی از شاخص ترین کارهای معماری دنیا تبدیل کردند. ایده (اتزون) این بود که ساختمانی بسازد که اینه تمام نمای بادبانهای کشتی ها- امواج اقیانوس و نماد واضحی از صدف های دریا یی باشد.

(مشاهده طرح اولیه) از انجا که طرح اولیه از نظر جنبه های سازه ای ان قابل اجرا نبود- در سال ???? با طرح جدید مهندسی سقف های صدفی شکل شروع وتا ???? ادامه یافت.
اپرای سیدنی پس از
?? سال عملیات اجرایی ساخته شد- ساختمان اپرای به دلیل اکوستیک قوی ان-که امواج صوتی را در کمتر از? ثانیه مستهلک می کند- شهرت دارد.
ریتم موسیقی فضا
مصداق مفاهیم وحدت و کثرت را در مورد فراگردهای گسترشی جهان (منجمله در مورد روند حرکت انسان پیاده در فضا) می توان بررسی کرد. حرکت انسان مانند هر فراگیرد دیگر، به صورت کل یا مجموعه پویشی است که از تکرار یک واحد (قدم ) به صورت کثرت (قدم ها) شکل می گیرد. به بیان دیگر فراگرد حرکت یعنی قدم زدن، مبین کثرتی است، متکی بر واحدی جزیی چون قدم .

هر گونه پویشی مانند این که از تکرار واحدی در بطن زمان شکل بگیرد، متضمن تصور «ریتم » یا پریود است (چه در موسیقی و چه در هر پویش و گسترشی که بر مبنای تکرار واحد استوار باشد) در این مورد نظریه ای وجود دارد که موسیقی و آواز، اولین بار بر اساس ریتم کار دست جمعی به وجود آمده است . ا. ح . آریان پور در کتاب خود «جامعه شناسی هنر» چنین می نویسد: « گروهی به کار دست می زنند، از آن میان یکی به تناسب حرکت کار، برای خود زمزمه می کند چون این گروه در کار - از هماهنگی و همکاری برخوردارند، زمزمه او توجه

دیگران را به خود می کشد سپس دیگران با حرکات بدن و صدای خود او را همراهی می کنند. به این طریق زمینه یک آهنگ، یک شعر و یک رقص فراهم می آید و بر اثر تکرار، تصحیح و تثبیت می شود..». به این ترتیب ما ریتم هایی از جنبش های «بیانی » مختلف داریم . (از جنس حسی، بصری، صوتی و غیره ) این ریتم ها می توانند با یکدیگر تلفیق شوند. یعنی بر یکدیگر و بر حرکات عملی انسان منطبق گردند و به عنوان تنظیم کننده و رهبری کننده حرکات عمل نمایند.

تأثیر هماهنگ شده عوامل مختلف چون نور و صدا، و غیره می تواند با حرکات عملی، تلفیق شده و موجب پیدایش احساس زیبا در شخص گردد. در یک بیان معمارانه، فواصل منظم سایه و روشن فضا می تواند با «ریتم مشخص » بر حرکات انسان در فضا منطبق شود. این انطباق، منظم کننده و رهبری کننده آن حرکات در فضا است . به عنوان مثال از یک حرکت «ریتمیک» متشکل از نور و تاریکی در رابطه با حرکت انسان، می توانیم قدم زدن در کنار یک ردیف ستون، یک ردیف درخت، ردیف

نورگیری های سقفی یا معبری که در شب با چراغ به فواصل معین روشن شده را تصور کنیم . همین طور تعدادی دهنه های ثابت قوس ها وگنبدها که باعث ایجاد یک جریان متناوب فضایی می شوند. این تعبیری است از در برگرفتن موسیقی در معماری به اتکاء ادراکی از مفهوم موسیقی «ریتم فضا».
ریتم و چگونگی آن در بناهای مختلف

استفاده از یک شکل هندسی برای ایجاد ریتم
اسفاده از یک شکل ناهمگون وایجاد ریتم

تکرار عناصر مشابه= دایره - مربع - مستطیل
تکرار مثلث قائم زاویه در پوسته رویی و تکرارمستطیل در پوسته زیری
تکرار ستون در نما
تکرارفرم مستطیل به عنوان پلان( سایت مجموعه)
تکرار فرم حباب و ایجاد ریتم متناوب
ریتم موجود در طبیعت
تکرار ستونها وایجاد ریتم
تکرار ستونهای سنگی

 


حـرکـت

حـرکـت

حرکت : به معنای تغییرها و جابجایی در مکان و در زمان است . حرکت به مفهوم رشد و تغییر ، با سرشت حیات و زندگی در ارتباط است .

1 - انواع حرکت

الف) حرکت حقیقی :

این نوع حرکت در طبیعت و موجودات زنده کاملاً دیده می شود و در برخی هنرها مانند تئاتر  نیز وجود دارد و در آن عنصر متحرک در طول زمان تغییر و یا جابجا می شود. در فیزیک کلاسیک یا تزئینی کل جهان برابر است از مجموع اجزاء جهان و اگر اطلاعات دقیقی از اجزاء جهان داشته باشیم می توانیم کل جهان را درک کنیم ولی در فیزیک مدرن اینطور نیست و در جهان رابطه نسبیت برقرار است یعنی جهان را شبکه ای درهم تنیده تصور می کند که دایم در حرکت است دنیایی که در آن در هر صورت  قوانین نیوتنی از جهت های مختلف به مبارزه طلبیده می شوند و این به خاطر غیر خطی بودن جهان است .

ب) حرکت مجازی :

این نوع حرکت در اکثر هنرهای تجسمی بکار می رود و در آن عنصر متحرکت عملاً  ثابت ، اما بر اثر احساس ذهنی نیروهای بصری یا خطای باصره ( دید ) پویا و متغیر به نظر می رسد . فکر انسان عبارتست از دو حرکت و آن این که اول حرکت ذهن بسوی مبادی و مقدمات معلوم و سپس حرکت از آن بادی معلوم به سوی کشف مقصود. پس فکر انسان جنبش است و نه سکون و این دو حرکت فرآیند نوآوری و نواندیشی است که از مطالب پراکنده در ذهن و محیط منتج به نظمی منطقی و مطلوب می گردد .

1-2 - ایجاد انواع حرکت مجازی

الف) ایجاد حرکت مجازی توسط ریتم :

بنابراین نمایش ، حرکت در هنر تجسمی با تکرار و توالی یک شکل با یک شکل یا یک حالت بوجود می آید مانند رواق های با تکرار  طاق نماها و ستون ما احساس حرکت را در بیننده القا می کند و یا در تابلوی شب پرستاره ، اثر و نگوگ که حرکت دوار آسمان دیده می شود .

 

ب) ایجاد حرکت مجازی توسط اشکال کشیده شده ( طویل ) :

 اشکال کشیده عمودی و افقی و خطوط مداوم و جهتدار ، به دلیل هدایت نگاه از سمتی به سمت دیگر ، می توانند بیانگر حرکت بصری باشند مانند پیکره در فضا اثر امبرتوبوچونی

ج) ایجاد حرکت مجازی توسط خطای باصره :

 در سینما و انیمیشن با توالی تصاویری که از یک موضوع گرفته می شود و سپس به فاصله زمانی مناسبی از یکدیگر توسط دستگاه پخش فیلم بر پرده منعکس می شود حرکت بوجود می آید زیرا چشم تصاویر را متصل بهم می بیند .

 

1-3- ریتم :

عبارتست از تکرار هرگونه شکل ، رنگ موقعیت و حرکت بهینه بهم طبق یک نظم معین، ریتم اصل و بنیاد تمام فعل و انفعالات و مراحل تکامل طبیعت است .

1-3-1- انواع ریتم ( ضرب – آهنگ )                                                          

الف ) تکرار یا ریتم یکنواخت : در این نوع ضرب – آهنگ  یک تصویر به طرز یکنواخت و به صورت متوالی تکرار
می شود  و در آن شکل ها از نظر اندازه ، جهت ، فاصله و موقعیت مانند همند و به آن ریتم کاملاً منظم نیز می گویند .

ب) تکرار یا ریتم متناوب : در این ضرب – آهنگ یک عنصر بصری تکرار می شود اما تکرار آن با تغییرات متناوبی ، متنوع خواهد شد به طوری که در مخاطب نوعی انتظار برای ادامه بوجود می آورد .

ج) تکرار یا ریتم تکاملی ( رشد ) : در این ضرب – آهنگ یک تصویر و یا یک عنصر بصری از یک مرتبه و حالت خاص شروع می شود و به تدریج با تغییراتی به وضعیت و یا حالتی تازه تر می رسد مانند حرکت دانه به گل و یا تبدیل بدان مربع به دایره گنبد و یا تغییر ماه از هلال به قرص کامل .

د) تکرار یا ریتم موجی : این نوع ضرب – آهنگ با استفاده از حرکت منحنی سطوح و خطوط بوجود می آید مانند حرکت موجی آب دریا و بام های گنبدی در معماری سنتی و در دیوار موجی شکل اثر فرانچسکو برمینی (1)

  

 1-3-2- دیوار موجی شکل در کلیسای پاتزی

در کلیسای « سان کارلوآله کواتر و فنتانه » (1)  در رم که سطح مسطح دیوار خارجی کلیسای پاتزی توالی واضح اجزاء این دیوار را که هر یک برای خود استقلال دارند نشان می دهد نمای کلیسای « سان کارلو » کار « برمینی » احساس حرکت را نمایش می دهد .

 اجزاء این نما از یکدیگر جدا نیستند بلکه انگاری خط زنجیری آنها را به یکدیگر ارتباط می دهد که در مرکز بنا متمرکز
می گردد تا تحرکی که چشم را به جانب بالا می خواند بوجود آورد .

الف) تحرک در قسمت داخلی بنا:

 تا این زمان گنبدها یا دایره ای بودند یا بیضی شکل. اما ایجاد بریدگی هایی در دایره کامل این گنبد ادامه تحرک از کف تا به گنبد این کلیسا ، انگاری که این بنا در دست « برمینی » چون ماده ای شکل پذیر باشد ، بایستی بر معاصران وی همان اثر انگشت انگیزی را گذاشته باشد که مجسمه کار « پیکاسو » در حدود سال 1910 بر هم عصران پیکاسو گذاشت . این مجسمه ، صورت طبیعی انسان را نشان نمی دهد بلکه در شکل عضلات و استخوان ها فرورفتگی و پیش آمدگی حاصل از آن ها – مبالغه شده تا تحرکی در مجسمه بوجود آید. مقطعی از کلیسا در « سانت ایوو » همین تحرک را در معماری نشان می دهد. تحرک این نقشه بی آن که متوقف شود از کف تا سقف گنبد ادامه می یابد و حتی در آن جا متوقف نمی گردد . « برمینی » ، وسائل فنی مهندس فرانسوی ایفل را در اختیار نداشت تا مانند وی ارتباط کاملی که بین فضای داخلی و فضای خارجی با ساختن برج با عظمت ایفل بوجود آمد فراهم آورد . اما وی با هدایت تحرکی که در هر یک از اجزای فضای داخلی این کلیسا نفوذ می کند به گنبد این بنا و از آن جا از میان قسمت مارپیچی بالای این گنبد به فضای خارج ، به طرح و حل مسئله نزدیک شده است .

ب) حرکت در معماری بنا :

 پنجره فانوس مانندی که بر بالای گنبد این کلیسا ساخته شده تا نور را به داخل کلیسا راه دهد ، با ستون دوتایی آن ، « کرینش » آن که به دلیری منحنی و در ساخته شده و قسمت مارپیچ خیال انگیز بالای آن شکلش ابداعی تازه است « حرکتی »  در ذات خود دارد که رشد موجودی زنده را به خاطر می آورد .

ج)رابطه با عصر ما :

 اکنون در عصر ما وقتی که در معماری ارتباط یافتن فضای داخلی و خارجی به صورت حقیقت در آمده است دیدن پروژه هایی که از همان روح ساختمان کلیسای « سانت ایوو » مایه می گیرند ، شگفت آور نیست. تظاهر روشنی از همین احساس در پروژه ای که نقاش « کنسترو کنیویست » (2) روسی ، موسوم به « تاتلین » به سال 1920 طرح کرده است دیده میشود . مانند « برمینی» این نقاش طرحی مارپیچی ریخت که حرکت در ذات آن نهفته است .

د) معنای دیوار موجی شکل :

 دیوار موجی شکل برمینی و طرحهای او خاصیت شکل پذیری تازه ای به معماری داد احساس وی « حرکت » را در معماری بوجود آورد . دیوار « موجی شکل » مقطع کلیسای « سانت ایوو » و علامت حلزونی شکل بالای گنبد این کلیسا که سر به آسمان دارد همه وسائلی برای رسیدن به یک هدف هستند و این هدف ایجاد حس « حرکت » در معماری است . تأثیر کارهای « برمینی »  به تمام اروپا رسید و حتی جزئی از دانش معماری گشت که به شهرسازی مربوط است و این نکته علی رغم مخالفت اعضای آکادمی فرانسه و انگلستان و محکومیت کارهای وی از جانب آنان ، در تمام طول قرن هجدهم و قسمت زیادی از قرن نوزدهم صورت پذیرفت .

 

 

 

 

 


سیب

سیب

توبه من خندیدی و نمی دانستی من به چه دلهره از باغچه همسایه سیب را دزدیدم

 باغچه   بان از پی من تند دوید

 سیب را دست تو دید

غضب آلود به من کرد نگاه

 سیب دندان زده از دست تو افتاد به خاک

 و تو رفتی وهنوز سالهاست که درگوش من آرام،آرام خش خش گام تو تکرار کنان میدهد آزارم

 و من اندیشه کنان غرق این پندارم

 که چرا  باغچه  کوچک  ما سیب  نداشت.......